ایا ما با بحران مواجه هستیم؟
اسدالله کشتمند اسدالله کشتمند

درین روزها عده ای از افراد؛بعضاً آگاهانه وبعضاً غیر آگاهانه در فکر شیوع اندیشه بحران در بخش اروپائی نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان تلاش می ورزند.لازم است تا قدری این موضوع را بکاویم.

بحران در زبان فارسی(که در اصل یونانی معرب شده است) به اصطلاح اطباء منازعت طبیعت با مرض است که به معنی آشفتگی ناگهانی وحالت منقلب میباشد و مسئله بود ونبود وجود  را باخود به همراه دارد.

معمولاًکلمه بحران بیشتر درباره وضع ناجور اقتصادی مورد استفاده داشته است.در عرصه سیاست از بحرانهای سیاسی و بحرانهای انقلابی به مثابه نقطه پیوندی با وضع اقتصادی از زمان کارل مارکس به بعدزیاد صحبت به عمل می آید.

به تعریف لغت نامه های زبان فارسی ،بحران سیاسی حالتی را گویند که در نتیجه آن توازن نظام اجتماعی  دگرگون شود ودولتها ونظام های اجتماعی ناچار به سقوط یا ترمیم وتعویض گردند.

مسلم است که علایم و اسباب ودلایلی باید وجود داشته باشد که باعث ایجاد چنین وضعی گردد.

در وضع موجود ما، در سیاست وقتی از بحران صحبت به عمل می آید، اولتر از همه دو دستگی ویا چند دستگی وعدم توافق صریح وآشکاراز علایم آن است وبطور متبارز رکود وعدم تحرک جمعی را به همراه دارد که بر خلاف وبه صورت مشخص، عده ای محدود بسیار فعال میشوند تا از وضع به میان آمده بهره برداری کنند.

بحرانات سیاسی به یک بارگی به میان نمی آیند ودارای علل وعوامل ومحمل های فراوان میباشند که بخشی از آنها دارای خصوصیت عینی و برخی هم ناشی از ذهنیگری ها میباشد. در سازمانهای سیاسی بحرانها معمولاً ریشه در طرز دید وشیوه انتخاب شده عملی دارد ودر جریان عمل دراز مدت تبارز می کند. مسلماً حوادث ناگهانی وزود گذری هم میتوانند حالت بحرانی را بوجود بیاورند که از لحاظ تاثیر واهمیت دراز مدت بیشترآنهارا میتوان حوادث جنجالی نامید تا بحران به معنی واقعی کلمه.

از آنجائیکه در تشکل بحرانها بطور طبیعیً «طرف» های در گیر وجود دارند مسلماً در مواقع بحرانی این طرف ها بصورت آشکار تبارز می یابند وبحران را تمثیل می کنند.

اگر با تعمق برخورد صورت بگیرد این است چهره درونی وبیرونی بحران. ولی طوریکه میگویند:«دروازه سرای را میتوان بست ولی دهن مردمان بیهوده گوی را نه» که درین مورد هم صدق میکند. آنسان که با سائر موضوعات میشود مغالطه کرد با مفاهیم اساسی ومقوله ها نیز مغالطه صورت میگیرد. عده ای این مقوله هارا درست نمیدانند وعده ای هم آگاهانه از آن استفاده سوء بعمل می آورند. چنانچه درین روز ها ما با موج کم خیزی از یورش نا متجانس برعلیه ما به بهانه «بحران» روبرو هستیم که تداوم آن باعث ملال خاطر میشود.درین مورد ،وقتی شما نوشته ای را بخوانید با ارزیابی سطح وسویه نگارنده آن میتوانید بدانید که در کدام حالت وبه چه منظوری ازین مقوله استفاده شده است.

گر چه در وضع کنونی بحث در مورد این موضوع برای ما نه از اهمیت برخوردار است ونه چندان خوش آیند وجالب  به نظر میرسد ولی از آنجائیکه خاموشی در مورد آن باعث ابهام میگردد اینک نکاتی را تذکر میدهم:

بیشتر از دوماه ونیم از برگذاری انتخابات شورای اروپائی نهضت فراگیرسپری شده است.این انتخابات که بر اساس دستور مقامات ذیصلاح رهبری داخل کشور برگذار گردید،نقطه عطفی را در روند عملکرد دموکراتیک بخش برون مرزی سازمانهای سیاسی تشکیل میدهد،زیرا انتخابات به صورت سری ومستقیم وبا در نظر داشت نورم های قابل قبول دموکراسی انتخاباتی انجام شد.مهم همین است. اگر نواقص کوچکی در سر راه عملی شدن آن تبارز کرده باشد امری است طبیعی که درجهت رفع آن اقدام صورت میگیرد. مهم اینست که مجموع انتخابات با شفافیتی که در سازمانهای مشابه نظیر ندارد،عملی شد.درین مقام قابل تذکر میدانم که منتقدین محترم نه درباره عملی شدن خود این انتخابات بلکه درباره نتایج آن ناراض وسردرگم اند ؛تا حدی که این نتیجه را تکفیر وتحریم ونفرین می کنند.بناً این افراد اصل انتخاباتی را که درست بوده است فقط بخاطر احساسات جانبدارانه خود با طرح موضوعاتی کوچک، فرعی ، شکلی وبی اهمیت از لحاظ اصولی در سایه قرار میدهند ودر عمل رد می کنند.در واقع نتیجه منطقی ودموکراتیک این انتخابات برای عده ای ناخوشایند است وبناً در عمل  با سردر گمی نه با نتیجه انتخابات، که در حقیقت با اصل روند کار یعنی خود انتخابات دشمنی را درپیش گرفته اند و«بحران» خیالی خود را بهانه این کارزار میسازند.به این منتقدین محترم باید گفت که :دوستان از خواب غفلت بر خیزید!طوریکه شما ادعا دارید بحرانی وجود ندارد. این را همه میدانند.

دوستان ما از یاد نبرندکه این انتخابات که بصورت سری ومستقیم وتحت نظارت کمیسیون انتخاباتی مستقل ، برگذار شد در حقیقت خواست جمعی سازمان رامبنی بر تشکیل مقامات رهبری وتصمیم گیرنده مورد قبول برای همه به میان آورد وبه صورت منطقی در حال حاضرهیچ زمینه ای برای بروز بحران از لحاظ سازمانی باقی نگذاشت.

مزید براین کنفرانس بر پایه تفکرجمعی ووحدت اندیشوی پایان یافت ودر مقام مبارزه متشکل رو به فردا وبه آینده اقتداء کرد.

مردمان صادق وبی ریا،پایان کارهای کنفرانس مارا به فال نیک گرفتند وآن را گامی بسیار بزرگ در جهت سازماندهی بهتر مبارزه ترقی خواهانه در خارج از کشور دانستند ولی عده ای از افرادخرده گیرنواقص کوچکی را که مسلماً در جریان عمل میتواند وجود داشته باشد،بزرگ وبرجسته ساخته وبحث را از اصول وکل بسوی جزء ومسائل فاقد اهمیت اصولی کشاندند.ما نگفته ایم ویقیناً در آینده نیز نخواهیم گفت که: اشتباه نمی کنیم ودر کار روزمره ما نواقص وکمبودی ها وجود نخواهد داشت ولی با اطمینان زنجیر اصول را رها نخواهیم کرد.

کسانی هستند که درین اواخر همه چیز را رها کرده ودر پی این هستند تا از مسائل پیش پا افتاده وکوچک برای ما مسائل بزرگ ایجاد کنند.ازین دوستان تقاضادارم با ما مسائل حیاتی وتعیین کننده وضع کنونی جنبش را مطرح سازند تا باهم به بحث وتبادل نظر بپردازیم واز تجربه وطرز دید همدیگر مستفید شویم.ما از «دلسوزی» شان درباره عملکرد سازمان ما تشکر می کنیم وبرای شان یاد آوری می کنیم که خود ما به مراتب دلسوز تر از آنها در قبال سازمان خود هستیم وبه این «دلسوزی» های آنها(که بیشتر مداخله بی مورد است) نیازی نداریم.بخصوص که دراین میان عده ای با نیت سوء نیزوارد معرکه میشوند وآب را به اصطلاح گل آلود میسازند.

مسائل درونی ما مربوط به خود ما است وما در زمینه جستجوی را ه های رفع نواقص در بین خود مشکلی نداریم.رفقای ما در بحثهای آزاد درین عرصه از مدتها بدین سو مصروف هستند و کمک هیچ کسی را هم طلب نکرده اند.

درینجا قابل یاد آوری میدانم به کسانی که از بیرون وبا شیوه های مشکوک ونادرست درین عرصه وارد میشوند گفته شود که جای شما اینجا نیست.ما به هیزم آور معرکه نیازی نداریم . اگر توان آن را داریدجای شما در مباحثه رودر رو، شفاف، بی پرده وصریح با ما است.شما میتوانید سیاستهای مارا ، موضع گیری های مارا، اندیشه های مارا وبالاخره عمل مارا در عرصه مبارزه اجتماعی وسیاسی مورد انتقاد قرار بدهید، دلتان خواست محکوم کنیدو با ما شدید برخورد کنید ولی حق ندارید وارد خانه ما شوید وبه افراد خانه بگوئید در کجا بنشینند و چه بکنند.ما این را به شما به اندازه ذره ای هم اجازه نمی دهیم.

من قصد ندارم درعرصه ادعا های بی پایه عده ای از افراد مبنی بر اینکه نهضت فراگیر با بحران مواجه است، وارد بحث شوم ،زیرا آن را زاید وبی موقع میدانم و از جانب دیگر ما با تحلیل وبرخورد سنگین ومتین وبا اعتبار علمی از جانب منقدین درین عرصه تاکنون برنخورده ایم تا خود راملزم به جواب دادن بدانیم.سوالهای زیرین رافقط برای تفکر در برابر کسانی مطرح میسازم که ادعا دارند در سازمان ما بحران وجود دارد:

1-   اگر قبول دارید که بحران علایم مشخصه ای بخصوص در گیری بین دو طرف در قبال سیاست های جاری، سیاستهای کادری وغیره دارد، این علایم در کجای سازمان ما دیده شده است؟

2-   طرفهای درگیر در این بحران کدام ها هستند؟

3-   طرح مسایل بحران زا کدامها اند؟

4-   چه تحلیلی ازاین مسایل بحران زا دارید؟

5-   روند زایش وتکوین بحران چگونه بوده است؟

6-   طبیعت وماهیت بحران از چه نوعی است؟

وغیره.

قصه های «سر مگسک» خسته کن حلال مشکلات ما نیست.درمواردی از این دست که مطرح است، باید با تحلیل وارائه دلایل برخورد کرد.

من از همه عزیزانی که با دلسوزی وبا احساس عمیق مسئولیت در قبال آینده وسر نوشت جنبش چپ می اندیشند، اگراینکه با ما در بسا مواردموافق هم نباشند، صمیمانه تقا ضا دارم تلاش نمایند وضعی در میدان مباحثات سیاسی به میان آید تا تصفیه حساب های کوچک، خوش بینی و بد بینی های بی مورد، بر خورد های سبک وبدون تفکر وتعقل و احساساتی جای تلاش صادقانه، تفکر خلاق وتحلیل های بکر بخاطر صیقل دهی اندیشه ای وپیشرفت تفکر چپ ودادخواهانه را نگیرد ومیدان مباحثات سیاسی به میدان مسابقات «زیادگوئی ها» و«بلندگوئی های» بی پایه وبی تحلیل وبازاری مبدل نگردد ودر نتیجه بازارمتاع بی ارزش در بحثهای سیاسی با کساد مواجه گردد.

 

 


September 23rd, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات